بختیاری


بختیاری

معرفی سرزمین بختیاری


سابقه ي تقسيم آب زاينده رود و طومار شيخ بهايي

سابقه ي تقسيم آب زاينده رود و طومار شيخ بهايي

بررسي هاي صورت گرفته توسط پژوهش گران متعدد از جمله محمد مهريار و حسيني ابري و همچنين مطالعه طومار منسوب به شيخ بهايي و ثبت تاريخ 923 قمري در رأس طومار که بيش از هفتاد سال از زمان ورود شيخ بهايي به اصفهان فاصله دارد، و نيز وجود مهر شاه طهماسب که پس از مرگ او بر طومار حک شده و با صفت جنت مکان از او ياد گرديده، و همچنين افزوده شدن حق آبه هاي جديد پس از مرگ شيخ بهايي در طومار، براي ساختمان هاي دولتي نظير هشت بهشت، همه حکايت از حضور طومار در تاريخ بسيار دور در ميان آب بران حوضه ي زاينده رود دارد و شيخ بهايي در زمان حيات خود نسبت به برخي تغييرات محدود و نيز تنفيذ و مشروعيت بخشيدن به آن نقش مهمي را ايفا کرده است. براي آغاز بررسي طومار، ابتدا بايد به تاريخ تحرير اين سند دقت کرد که 923 ذکر شده است؛ يعني سالي که شاه اسماعيل صفوي بر تخت سلطنت بود. حال اگر به آغاز مقدمه ي سند باز گرديم، با نام شاه طهماسب برخورد مي کنيم که در سال مذکور هنوز بر تخت سلطنت جلوس نکرده بود. از ديگر سو، نام وي را با الفاظي همچون «خلد آشتيان جنت مکان» آورده است که قاعدتاً براي اشخاص متوفي به کار مي رود. يعني اين که شاه طهماسب در هنگام نگارش سند فوت کرده بود. محمد مهريار در مجموعه مقالاتي که تحت عنوان «طومار سهم آب زاينده رود» طي چند شماره در فصلنامه ي فرهنگ اصفهان چاپ کرد، در ذکر تاريخ تقسيم آب زاينده رود چنين مي نويسد: «... مي توان انديشيد که تاريخ کهن آن تا به روزگار مادها (550 – 807 پيش از ميلاد) مي کشيده است و ظاهراً کلمه ي «مادي» به معني نهر از باب اطلاق حال به محل از همان روزگاران به نهر منشعب از رودخانه ي زاينده رود اطلاق شده است» (مهريار، ص: 57) حسيني ابري (1379، ص 91) در کتاب «زاينده رود از چشمه تا مرداب» مي نويسد: «آب زاينده رود بر اساس طومار با در نظر گرفتن جمعيت، جنس خاک زراعتي، تسلط آب اين رودخانه بر اراضي آن، و نيز دوري و نزديکي محل به سرچشمه ي رودخانه به مقدار معيني به همراه بلوک اختصاص يافته است و در نتيجه به کليه ي بلوکات لنجان و النجان (اشيان، اشترجان و گرکن) که از لحاظ وسعت محدودتر از براآن و رودشتين، ولي بسيار پرجمعيت تر هستند، 10 سهم، ماربين 4 سهم، جي و برزرود که همواره پرجمعيت بوده اند، با وجود محدوديت نسبي وسعت اراضي 6 سهم، کرارج 3 سهم، براآن 4 سهم و رودشتين 6 سهم تخصيص داده شده است. در صورتي که دو بلوک اخير از لحاظ وسعت به اندازه ي سه پنجم کل وسعت حوضه ي آبياري زاينده رود هستند. اما در پاياب رودخانه واقع اند. توضيح اين که هنگام شروع فعاليت هاي زراعي يعني ابتداي بذرکاري و احتياج شديد به آب، کليه ي آب زاينده رود به يک يا چند بلوک اختصاص مي يابد و در صورتي که مقدار آب موجود در رودخانه مازاد بر احتياج بلوک مورد نظر باشد، ساير بلوکات مي توانند نسبت به سهام خود از مازاد آب استفاده کنند.»
حسيني ابري مي افزايد: در اين تقسيم بندي يک مسأله ي خاص جغرافيايي آشکارا به چشم مي خورد و آن موضوع تقليل دبي رودخانه در فصل تابستان است و چون در اين فصل تبخير آب و نفوذ آن در زمين در اثر طي مسافت طولاني، به حداقل مي رسد، کوشيده اند فعاليت هاي کشاورزي را هر چه بيشتر به سرچشمه ي رودخانه نزديک تر کنند تا حداکثر استفاده از آب به عمل آيد.
النجان و لنجان 10 سهم ماربین و جی 10 سهم براآن و رودشتین 10 سهم کرارج 3 سهم مقرراً تحت مادی النجان
4
سهم لنجان
4
سهم ماربین
4
سهم جی
6
سهم براآن
4
سهم رودشتین
6
سهمجدول بالا تقسيم آب رودخانه ي مبارکه ي زاينده رود اصفهان که از قرار سهم تحت بلوکات و تحت قراء و تحت مادي ها از قراري است که به جزء تقسيم شده است.
مشارکت مردم در مديريت رودخانه يکي از مقوله هاي اساسي در پايداري اکوسيستم رودخانه ي زاينده رود است. آنچه که در گذشته بهره برداري از آب رودخانه را بر مبناي طومار منسوب به شيخ بهايي امکان پذير ساخته بود، همکاري سازمان يافته ي نمايندگان گروه هاي اجتماعي بوده است. در حال حاضر با توجه به ايجاد سد و خروج جريان آب از مسير طبيعي، سازمان هاي اداري ذي ربط تمامي اختيارات را بر اساس قدرت متمرکز خود در اختيار داشته و صاحبان حق آبه را به عنوان افرادي داراي مطالبات غيرمنطقي تلقي مي نمايند. چنانچه اين نگرش تغيير نمايد و مردم را به عنوان افرادي ذي حق، و اکو سيستم رودخانه را به صورت مجموعه اي زنده و پيوسته در نظر بگيريم، مديريت مشارکتي و پايدار زاينده رود همان گونه که در طومار (که ميراث تاريخي گذشتگان اين مرز و بوم است) پيش بيني شده بود، به اجرا درخواهد آمد.


بر اساس پژوهش حسيني ابري ( 1379)، «نکته ي حائز اهميت در تقسيم و توزيع آب رودخانه، مشارکت سازمان يافته ي مردم در امر مديريت رودخانه است، به نحوي که مديريت آب اعم از سراسر رودخانه (ميراب)، مادي ها (سرکشيک يا مادي سالار) و جوي ها (سرجوي) همواره با معتمدين و خبرگان محلي و صاحب حق آبه بوده، و انتخاب آنان از طريق انتخاب اصلح انجام مي شده است. ميراب از طريق نمايندگان هر يک از سهام سي و سه گانه کل آب رودخانه و تقريباً در ايام نوروز و از بين معتمدين صاحب حق آبه و از بلوک ميانه ي رودخانه (بلوک جي) انتخاب مي شد تا از روز 75 نوروز (در سال هاي بدون خشک سالي) امور مربوط را عهده دار شود. حکم ميراب و تحويل مهر ميراب به او (مهري چوبي که بر روي آن عبارت تحويل مي شد. اما ساير دست اندرکاران که به طور کلي داراي ويژگي هاي ميراب بودند، از طريق انتخاب به وسيله ي ميراب (براي مادي سالاري ها) و انتخاب به وسيله ي همياران (سرجوي ها) و انتخاب از طريق همياران (مردان قاصد) انجام مي شد. گو اين که مدت کار آنان کوتاه بود (يعني براي مدت يک دوره ي آبياري که از 75 نوروز تا نيمه ي عقرب (آبان) بود، اما به غير از ميراب که گاهي عوض مي شد، بقيه به صورت سنتي در سال هاي متمادي، عهده دار مشاغل خود بودند. (به ويژه مردم سالاري ها و سرجوي) ».

به قلم : دکتر احمد خاتون آبادي



نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





نويسنده: - | تاريخ: شنبه 26 فروردين 1391برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |