بختیاری

معرفی سرزمین بختیاری


فرخ روز زاگرس

 
روز فرخشهر

فرخ روز زاگرس

شهركرد- چهارمحال وبختیاری سرزمین خوش آب و هوایی است در فلات مركزی ایران كه در گذشته به دو منطقه بختیاری نشین و چهارمحال نشین تقسیم می شده است.

فرخ روز زاگرس

در دوره های تاریخی مناطق كوهرنگ، ایذه مالمیر، مسجد سلیمان ،باغملك، لردگان لاران و اردل مناطق بختیارنشین بودند و فرخشهر ،چالشتر ،بروجن ،سامان و دهكرد مناطق چهارمحال محسوب می شدند.

اداره سیاسی مناطق چهارمحال در دوره های تاریخی زیر نظر فرمانداری كل در اصفهان بود و مناطق بختیار نشین نیز از طریق خوزستان اداره می شد.

در منطقه چهارمحال دو منطقه تاریخی چالشتر و فرخشهر نیز با سابقه ای تاریخی از مهمترین مراكز داد و ستد و راهبردی در سطح این منطقه بوده است.

در این بین فرخشهر یا قهفرخ قدیم یكی از شهرهای باسابقه تاریخی در چهارمحال وبختیاری می باشد كه به دلیل قرار گرفتن در مسیر اصفهان به جنوب یكی از مراكز مهم فرهنگی و سیاسی چهارمحال وبختیاری بود.

وجود كتیبه گردنه رخ در قهفرخ نشان می دهد كه این شهر یكی از شهرهای مهم و استراتژیك در فلات مركزی ایران بوده و در دوره صفویه این شهر یكی از مناطق مهم حضور نخبگان در دوران پایتختی اصفهان در زمان شاه عباس صفویه بود.

قهفرخ برگرفته از گردنه‌ای به نام 'رخ 'در پیرامون فرخشهر است كه بعدها به فرخ‌شهر تغییر نام یافت و مردمان این شهر به از ابتدای شكل گیری این منطقه زبان فارسی تكلم می كرده اند.

در فرخشهر قدیم یا قهفرخ سه جاده تاریخی ، اصفهان را به منطقه جنوب ایران متصل می كرده كه در این بین دامنه شرقی كوه رخ نشان می دهد بنای نخستین آن در دوره عیلامی ها پایه گذاری شده است.

قهفرخ نام پیشین فرخ شهر در سال 1349به پیشنهاد جمعی از اهالی به فرخ شهر تغییر یافت و قهفرخ معرب واژه مخفف 'كوه فرخ' بوده و ابن بطوطه جهانگرد مسلمان در سفر به ایدج یا ایذه به منزلگاهی به نام 'كه الرخ ' اشاره می‌كند كه آخرین منطقه تحت حكومت اتابكان لر به حساب می‌آمد و همان كوه رخ یا قهفرخ بوده است.

در راستای نگاهی تاریخی به فرخشهر،اكنون از روز بیستم اردی بهشت ماه در تقویم چهارمحال وبختیاری به عنوان ' روز فرخشهر ' نام می برند.

بیستم اردی بهشت ماه در چهارمحال وبختیاری با عنوان روز شهر تاریخی ' فرخشهر ' نامگذاری شد، تا از پس این روز با نام شهر فرخشهر عجین شود.

رییس شورای اسلامی شهر فرخشهر گفت:همایش روز'فرخشهر ' در بیستم اردی بهشت ماه سال جاری با عنوان 400سال شعر و ادب فرخشهر برگزار می شود.

' پرویز شاهقلیان ' به ایرنا افزود:همایش روز فرخشهر با همكاری شورای اسلامی شهر ، شهرداری فرخشهر و اداره فرهنگ و ارشاد اسلامی شهرستان شهركرد برگزار خواهد شد.

وی گفت:فرخشهر یكی از قدیمی ترین نقاط چهارمحال وبختیاری است كه برخی از باستان شناسان قدمت تاریخی آن را با توجه به ظرف سفالی یافته شده در منطقه 'ربات ' (رباط)به شش هزار سال و برخی از كارشناسان و مورخان از جمله تاریخ ابن بطوطه تاریخ ان را 600 ساله می دانند.

شاهقلیان یادآور شد: شهر فرخشهر شاعرانی بزرگی در طول تاریخ داشته است و این شهر ، شاعرانی بزرگی چون هجران، آصف و مطبوع قهفرخی را به جامعه فرهنگی و هنری ایران معرفی كرده است.

رییس شورای شهر فرخشهر تاكید كرد: شهر فرخشهر در حوزه ادبیات پارسی از زمان مشروطه تاكنون دارای انجمن های ادبی مختلفی بوده است.

به گفته وی، روز بیستم اردی بهشت ماه سالروز شهادت حسین صمدزاده از فرهنگیان تلاش گر می باشد كه این روز در تاریخ و فرهنگ مردم برای همیشه زنده باقی می ماند.

وی گفت:از سوی محققان و پژوهشگران 17مقاله به دبیرخانه این همایش ارسال شد كه از سوی هیات علمی این همایش 10 مقاله برتر پذیرفته شد كه این مقالات در روز همایش ارائه و در قالب كتابی منتشر می شود.

شهردار فرخشهر نیز گفت:فرخشهر پتانسیل زیادی در حوزه جذب گردشگر و توریست دارد و این شهر نیازمند معرفی بیشتر است.

'علی اصغر حاج حیدری ' افزود:قنات هفتصد ساله این شهر در زمان خشكسالی دارای 60لیتر و در زمان تر سالی دارای 160لیتر دبی اب است و این شهر از نظر فضای سبز و وجود جاذبه های طبیعی یكی از شهرهای بسیار مهم می تواند باشد.

وی تصریح كرد:چهار ركن بافت قدیمی این شهر شامل عصارخانه ، حمام قدیمی سالار ، حسینیه سالار و مسجد جامع می باشد كه به عنوان یك جاذبه گردشگری می توان مطرح باشد.

رییس اداره فرهنگ و ارشاد شهرستان شهركرد نیز گفت: تجلیل از شاعران از برنامه های این اداره است كه با توجه به حركت خوب شورای اسلامی فرخشهر و شهرداری برای نكوداشت 400سال شعر فرخشهر، این اداره آمادگی لازم برای همكاری با همایش را دارد.

'جواد كارگران ' افزود: شاعران فرخشهری در چند سال اخیر موفقیت های مهمی در جشنواره های ملی كسب كرده اند و این شهر پتانسیل بالایی در ادبیات دارد.

دبیر اجرایی همایش روز فرخشهر نیز گفت: شاعران فرخشهر در دوره های مختلف تاریخی از زمان صفویه به بعد در ادبیات ایران حضور داشته اند كه ' سیلم ' و ' مقبل قهفرخی ' در سال 917هجری قمری اشعاری را از خود به یادگار گذشته اند.

'محمدرضا سمیع قهفرخی ' افزود:اكنون از 122شاعر این استان نیز 17شاعر داری مقام كشوری می باشند و برخی از شاعران این استان در سطح ملی شناخته شده می باشند و تالیف هایی نیز دارند.

به گزارش ایرنا، شهر فرخشهر در 10كیلومتری مركز چهارمحال وبختیاری واقع شده و سومین شهر این استان از نظر جمعیتی می باشد.

از محمود رییسی

نويسنده: - | تاريخ: شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

شعر "آ" ی با کلاه "آ" ی بی کلاه

شعر "آ" ی با کلاه "آ" ی بی کلاه

تاریخ:سه شنبه 29 فروردین 1391-12:22 ب.ظ

دوستان عزیز كپی مطلب با ذكر منبع بلا مانع است

شعر "آ" ی با کلاه "آ" ی بی کلاه

تقدیم به تمام خوانین و کلانتران و کدخدایان واقعی و مردم دار که در این روزگار نابسامان در گوشه ای خاموش مانده و هیاهوی مذورانه ی عده ای تازه به دوران رسیده را به تماشا نشسته اند، شاید این نظم شعار گونه واگویه ی آن ها نیز باشد.

(" آ " در زبان بختیاری به معنای انسان بزرگ و یا خان است)

بختیاری با دو تا " آ " آشناست          گر چه یک شکلند معناشان دو تاست

" آ " شدن در بختیاری ساده نیست      هر گرفتار خودی " آ " زاده نیست

فرق " آ " ی با کلاه و بی کلاه          مثل فرق نوکر است و پادشاه

چون بزرگان مدتی پنهان شدند           عده ای روی تعارف ،خان شدند

خان اصلی بی هیاهو مانده است       جای شیر بیشه آهو مانده است

" آ " شدن در اصل، انسان بودن است    افتخاری نو به ایل افزودن است

عده ای با پول غوغا کرده اند          نوکر دیروز را " آ " کرده اند

" آ " ی اول را خوانین داده اند        " آ "ی دوم را به ماشین داده اند

اولی بوی اصالت می دهد               دومی تنها کسالت می دهد

جای " آ " جعفر قلی و " آ " رضی      مانده مشتی " آ " و خان کاغذی

نیست نام از " آ " ملا و " آ " جواد      چاله ات ای ایل بی آتش مباد( چاله به معنای اجاق است)

بعد " آ " عبدالحسین ارشدی             رسم شد " آ " حاجی و " آ " مشهدی

بعد بی بی مریم و بی شاه پسند         ارزش زن ،زانتیا گشت و سمند

" آ " ی عصر ما اگر با ارزش است     " آ " ی در فرهنگ و " آ " ی ورزش است

" آ " ی موسیقی سه استاد فن است      " آ " ملک " آ " کورش و " آ " بهمن است

" آ " ی فرهنگ و هنر " آ " اردشیر     ایل ما بی علم او می شد فقیر

هست " آ " داراب " آ " در شاعری       میكند تاریخ بی شك داوری

بنده هم گر " آ " شدم در شاعران       باز هستم خاك پای مردمان

هیچ كس با پول " آ " ی ما نشد         نوكر ما كد خدای ما نشد

هر كه ثروت یافت با غارتگری       میكند بالای مجلس سروری

در مجالس " آ " صدایش می كنند        چاپلوسان كد خدایش می كنند

مطربان در محفلش دف می زنند         احمقان با عطسه اش كف می زنند

سیكل را ناخوانده دكتر می شود         صاحب صد ها تراكتور می شود

گوید آن در باغ ویلا بوده است       گوید این شب با شكیلا بوده است

این یكی تعریف تریاكش دهد          آن یكی عزت به املاكش نهد

پیش رویش هی تعارف می كنند       پشت سر بر ریش او تف می كنند

با دروغ خود بزرگش می كنند        میش شل بوده است گرگش می كنند

دیگر " آ " و اسب و برنو بی بهاست     دوره ی " آ " لند كروز و آذوراست

" آ " شدن در اصل، انسان بودن است    افتخاری نو به ایل افزودن است

چون تكبر دشمن جان همه ست         هر كه مردم دار شد خان همه ست

بختیاری با دو تا " آ " آشناست          گر چه یک شکلند معناشان دو تاست

" آ " شدن در بختیاری ساده نیست      هر گرفتار خودی " آ " زاده نیست

فرق " آ " ی با کلاه و بی کلاه          مثل فرق نوکر است و پادشاه

خرداد 89 ارتفاعات زرد كوه بختیاری كورش كیانی قلعه سردی

نويسنده: - | تاريخ: چهار شنبه 20 ارديبهشت 1391برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

زندگینامه مرحوم قیصر امین پور

 

 

دكتر قیصر امین پور شاعر، ادیب و فارسی پژوه كه در سال 1338 در گتوند خوزستان به دنیا آمد بامداد امروز در بیمارستان دی دار فانی را وداع گفت.

شبكه خبر: دكتر قیصر امین پور، رشته های تحصیلی مختلفی را تجربه كرد وی سال 57 از رشته دامپزشكی دانشگاه تهران ترك تحصیل كرد. امین پور همچنین از رشته علوم اجتماعی دانشگاه تهران در سال 1363 ترك تحصیل كرد و در سال 1376 با راهنمایی دكتر شفعی كدكنی موفق به اخذ دكترای ادبیات فارسی از دانشگاه تهران شد.

وی همچنین تدریس در دانشگاه الزهرا 70 - 1367 و تدریس در دانشگاه تهران از سال 1370 تاكنون را عهده دار بوده است.
امین پور دبیر شعر هفته نامه سروش طی سال های 71-60، سردبیر ماهنامه ادبی - هنری سروش نوجوان 83- 67، عضو پیوسته فرهنگستان زبان و ادب فارسی بوده است.

"ظهر روز دهم" (برنده جایزه جشنواره كتاب كانون پرورش فكری)؛ "به قول پرستو" (برنده جایزه جشنواره كتاب كانون پرورش فكری)؛ "تنفس صبح"، "در كوچه آفتاب"، "منظومه روز دهم"، "توفان در پرانتز"، "بی بال پریدن"، "گلها همه آفتاب گردانند" از جمله آثار وی هستند.

وی برنده تندیس مرغ آمین 1368، برنده تندیس ماه طلایی (برگزیده شعر كودك و نوجوان 20 سال انقلاب) است.

اگر بخواهیم شعری از جنگ بگوییم حتماً سرآمد شاعران آن، قیصر امین پور به یادمان خواهد آمد همانكه روزگاری سروده بود:

می خواستم شعری برای جنگ بگویم
دیدم نمی شود
دیگر قلم زبان دلم نیست.
گفت:
باید زمین گذاشت قلم ها را
دیگر سلاح سرد سخن كار ساز نیست
باید برای جنگ
از لوله تفنگ بخوانم
با واژه فشنگ

قیصر امین پور در آستانه دهه پنجم عمرش اما دیگر به دنبال واژه و فشنگ نیست. چه مدتهاست كه زادگاه و سرزمین مادری اش به دور از وضعیت خطر و آژیر قرمز نفس می كشد. با این همه گویی غبار آن سالهای نه چندان همچنان بر چهره شاعر خانه های خونین و عروسك خون آلود تازه مانده كه گاه به گاه به یاد آن ایام داغ ولی تازه می كند. گر چه این حرمهای داغ دلش را دیوار هم توان شنیدن نداشته است. از همین روست شاید كه امین پور لحظه های كاغذی اش را می سراید و می گوید:

خسته ام از آرزوها، آرزوهای شعاری
شوق پرواز مجازی، بال های استعاری

لحظه های كاغذی را روز و شب تكرار كردن
خاطرات بایگانی، زندگی های اداری

آفتاب زرد وغمگین، پله های رو به پایین
سقف های سرد و سنگین، آسمان های اجاری

عصر جدول های خالی، پارك های این حوالی
پرسه های بی خیالی، نیمكت های خماری

رونوشت روزها را روی هم سنجاق كردم:
شنبه های بی پناهی، جمعه های بی قراری

عاقبت پرونده ام را با غبار آرزوها
خاك خواهد بست روزی، باد خواهد برد باری

روی میز خالی من، صفحه باز حوادث
درستون تسلیت ها، نامی از مایادگاری

قیصر امین پور، چنانچه از شعرهایش می آید، جنوبی است و اهل گتوند . منطقه ای در محدوده دزفول. به همین خاطر هست كه جنگ را می توان در اشعار روزگار جوانی اش به دیده ذهن دید و پریشان شد و بارید. او كه در سال 1338 متولد شده، تا سال 1357 در همان منطقه به تحصیل پرداخت و در این سال بود كه برای ادامه تحصیلات و ورود به دانشگاه تهران عزیمت كرد.

امین پور جوان در بدو ورودش به تهران و آغاز تحصیلات دانشگاهی جذب حوزه هنری آن سالها می شود و آشنایی اش با شاعران جوانی كه در حوزه هنری گردآمده بودند او را به حضور در جمع آنان كشاند و باعث شد تا او تحت تأثیر یاران هم سلك و مرامش و به اشتیاق شاعرانگی هایش رشته تحصیلی اش را از علوم اجتماعی به ادبیات تغییر دهد.

او در سال 1366 به همراه دوستان نویسنده و شاعرش، بیوك ملكی و فریدون عموزاده خلیلی، نشریه سروش نوجوان را طراحی و منتشر كرد كه تا چندی پیش هم انتشار این مجله و مسؤولیت قیصر امین پور در سمت سردبیری ادامه داشت.

از سال 1367 امین پور تدریس در دانشگاه الزهرا را آغاز كرد و دبیری بخش ادبیات فصلنامه هنر و مسؤولیت در دفتر شعر جوان را به كارهای خود ضمیمه كرد كه تاكنون ادامه دارد. امین پور در سال 1376 با دفاع از رساله خود با عنوان سنت و نو آوری در شعر معاصر كه با راهنمایی دكتر محمدرضا شفیعی كدكنی به سامان رسیده بود و موفق به اخذ مدرك دكترای ادبیات فارسی از دانشگاه تهران شد و بعدها این پایان نامه در شمارگان بالایی به چاپ رسید.

قیصر امین پور درباره این اثر می گوید: پیشنهاد بررسی درباره این موضوع از طرف استاد ارجمند دكتر شفیعی كدكنی بود و من از میان موضوعات مختلف، این موضوع را به ضرورت بحث سنت و نوآوری، برای پایان نامه دكتری برگزیدم.

او می گوید: دشواری كار آنجا بود كه چون من به نسلی آرمانگرا تعلق دارم و كار ادبی و خلاق را برای خود انجام می دهم، شعری كه دلم می خواهد می نویسم و هیچ كس هم در آن دخالت ندارد، فكر كردم در كار تحقیقی هم می شود، این گونه بود؛ اما چنین نبود.

او ادامه می دهد: به هر حال من، آدمی دوزیست بودم. هم در مطبوعات هستم و هم در دانشگاه. دانشگاه از من توقعی داشت و لابد انتظار داشت از چشم انداز سنت، نوآوری را بررسی كنم و دوستان مطبوعات بر عكس. بین این دو دیدگاه سرگردان بودن مشكل كار من بود و موقعی این مسأله حل شد كه تصمیم گرفتم یك چشم سوم برگزینم و به قول گادامر یك جور فاصله گرایی.

با این همه آنچه پس از بررسی این كتاب نصیب خواننده می شود، این موضوع است كه امین پور در این كتاب قصد نداشته تا تاریخ معاصر ادبیات را به رشته تحریر درآورد. چه ،كار این كتاب به جای اینكه تاریخ ادبیات باشد، این است كه سنت و نو آوری را با توجه به تفكیك تعاریف سنت به معنای دینی و ادبی، به شكل دو عرصه لازم و ملزوم نگاه می كند. او در این كتاب از نظریه پردازی پرهیز كرده و به بررسی مكاتب مختلف پرداخته است.

گرچه این كتاب در سال 1372 آماده به چاپ بود اما به اقتضای اینگونه پژوهشهای دانشگاهی دامنه موضوع معین و محدود بود و تبدیل آن به كتاب نیازمند گسترش و پرورش یا پردازش بیشتر بود. پس قیصر امین پور به امید ادامه پژوهش و كشاندن دامنه سخن تا شعر امروز و شاخه های گونه گونش، در چاپ آن تا سال 1383 دریغ كرد. با این همه خودش می گوید: دریغا كه در این درنگ 5 ساله، از بسیاری كار و گرفتاری و بیماری و دیگر پیشامدهای ناگوار روزگار، حتی فرصت و فراغت بازنگری در آن را نداشته ام چه رسد به بازنگاری.

آثار قیصر امین پور در محافل و جشنواره های ادبی همواره مطرح بوده و هستند. چنانكه او درسال 1368 توانست تندیس مرغ آمین را از جایزه ویژه نیما دریافت كند و دو كتابش با نام های ظهر روز دهم و به قولی پرستو در همان سالهای نشریعنی در سال های 1365 و 1375 جایزه جشنواره كتاب كانون پرورش فكری كودكان و نوجوان را از آن خود كرد.

قیصر امین پور همچنین جایزه تندیس ماه طلایی را كه به برگزیدگان شعر كودك و نوجوان 20 ساله اخیر تقدیم شده است، به دست آورده است.

چنانچه پیش از این آمد امین پور محصول تلاش فكری سالهای 57 و نسل دوم انقلاب است. او كه در سال 1357 زادگاهش را برای تحصیل در رشته دامپزشكی در دانشگاه تهران ترك كرده بود و پس از مدتی از این رشته انصراف داده بود و به رشته علوم اجتماعی نقل مكان كرده بود و باز هم این رشته را پس زد و در رشته موردعلاقه اش ادبیات سرانجام گرفته بود، در همان سالها در شكل گیری حلقه هنری و اندیشه اسلامی در حوزه هنری با افرادی چون سید حسن حسینی، سلمان هراتی، محسن مخملباف، حسام الدین سراج، محمدعلی محمدی، یوسفعلی میر شكاك، حسین خسروجردی و ... همكاری داشت. گروهی كه بنیانگذاران جوان حوزه هنری نام گرفتند و بعد ترها چهره هایی چون سهیل محمودی، ساعد باقری، عبدالملكیان، كاكایی و فاطمه راكعی و علیرضا قزوه نیز به آنان پیوستند. البته هشت سال بعد یعنی در سال 1366 او به همراه بسیاری از هم دوره ای هایش، از حوزه هنری خارج شد و 2 سال بعد به كمك دوستانش دفتر شعر جوان را راه اندازی كرد.

امین پور در دهه های دوم و سوم زندگی اش شاعری انقلابی و جنگ زده می نماید و شعرهای دوران جنگش از نوادر ادبیات جنگ و پایداری آن سالهاست. اوخودش در پاسخ به این سؤال كه قضاوت شما در مورد شعر دفاع مقدس از ابتدا تا كنون چیست؟ می گوید: قضاوت به ویژه برای ادبیات و هنر دوره های خاص، بسیار دشوار است. منظور از دوره های خاص دوره هایی مانند مشروطیت، انقلاب، جنگ و دفاع مقدس است كه انگار شعر و ادبیات در این دوره ها وظیفه، كار كرد و رسالت و در نتیجه گویی تعریف دیگری پیدا می كند. بنابراین اگر بخواهیم با همان معیارهای آرمانی و همیشگی دوره های دیگر به سراغ این دوره ها برویم چه بسا كه دست خالی بر گردیم و گمان كنیم كه خبری از هنر و ادبیات نبوده است. در حالی كه در بررسی چنین دوره هایی بهتر است كه به جای نقد ایده آل به نقد رئال بیشتر بپردازیم. یعنی واقعگرایانه تر نگاه كنیم نه صرفاً آرمانی و ایده آل.

امین پور كه تجربه تدریس و مقطع راهنمایی را در فاصله سال های 60 تا 62 در كارنامه خود دارد، از سال 67 نیز به تدریس در دانشگاه الزهرا پرداخت، اما شروع تدریس او در دانشگاه تهران به سال 1370 بر می گردد كه همچنان ادامه دارد.

فعالیت های قیصر امین پور سال گذشته از فعالیت های مطبوعاتی اش فاصله گرفت و از مهرماه سال گذشته نیز به همراه كامران فانی، حسن انوری، محمد علی موحد، یدالله ثمره، سلیم نیساری و هوشنگ مرادی كرمانی، به عضویت فرهنگستان زبان و ادب فارسی در آمد.

قیصر امین پور و اشعارش هر چه كه باشند، نمونه كامل زبان نسل دوم انقلاب است. نسلی كه از آرمان گرایی رفته رفته به واقع گرایی رخ پوشانده و همین واقع گرایی موجب نوشدن افكار و آرای آنها را داشته است. شاید به همین خاطر باشد كه اشعار دهه آخر عمر امین پوربیش از پیش مورد استقبال و اشتیاق نسل سوم انقلاب قرار گرفته است و آنها در كتابخانه های خود لااقل یكی از دیوان های او را در كتابخانه خود به غنیمت برده اند. زندگینامه او را را با یكی از اشعار امین پور به پایان و از خواندنش لذت ببریم:

آفتاب مهربانی سایه ی تو بر سر من
ای كه در پای تو پیچید ساقه ی نیلوفر من
با تو تنها با تو هستم ای پناه خستگی ها
در هوایت دل كسسته ام از همه دلبستگی ها
در هوایت پر گشودم باور بال و پر من باد
شعله ور از آتش غم خرمن خاكستر من باد
ای بهار باور من ای بهشت دیگر من
چون بنفشه بی توبی تابم بر سر زانو سر من
بی تو چون برگ ازشاخه افتادم
زردو سرگردان در كف بادم
گر چه بی برگم گر چه بی بارم در هوای تو بیقرارم
برگ پاییزم بی تو می ریزم
نو بهارو كن نوبهار
ای بهار باور من
ای بهشت دیگر من
چون بنفشه بی توبی تابم
بر سر زانو سر من

 


ادامه مطلب
نويسنده: - | تاريخ: چهار شنبه 20 ارديبهشت 1391برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

آغاز برداشت كرفس كوهي از مراتع فريدونشهر

اصفهان / واحد مرکزی خبر/ اجتماعی

برداشت کرفس کوهی از مراتع شهرستان فریدونشهر مهمترین رویشگاه این گونه گیاهی ارزشمند در کشور آغاز شد.
کرفس کوهی با نام محلی کلوس و نام علمی Kelussia odoratissima خوانده می شود.
این گیاه در مراتع فریدونشهر به صورت گسترد ه و در قسمت هایی از چهار محال و بختیاری ، کهگیلویه و بویراحمد ، فارس و لرستان به صورت محدود می روید.
کرفس کوهی علاوه بر خاصیت ضد درد و التهاب ، اثر کاهنده ای بر ترشح اسیدهای معده دارد و برای بیماران زخم معده با وجودی که منع مصرف سبزیجات خام وجود دارد ، مصرف کرفس کوهی توصیه می شود.
رئیس اداره منابع طبیعی شهرستان فریدون شهر امروز گفت: رویشگاه طبیعی این گیاه مرتعی و بومی ایران ، ارتفاعات و مناطق برفگیر ناحیه زاگرس مرکزی با بارش سالانه 450 میلیمتر است.
آقای زمانی افزود: این گیاه از نیمه اول اسفند و در سال های برفی همراه با ذوب شدن برف ها رویش خود را شروع می کند.
وی گفت: روستاهای کلوسه ، کاهگان سفلی ، کاهگان علیا ، وزوه و ارتفاعات شاهانکوه و سپستان از رویشگاه های اصلی کرفس کوهی در این شهرستان است.
رئیس اداره منابع طبیعی فریدون شهر با بیان اینکه پارسال 500 تن کرفس از هزار هکتارمراتع این شهرستان برداشت شد ، افزود: پیش بینی می شود امسال با برداشت بیش از 500 تن کرفس از مراتع این شهرستان ، 5 میلیارد ریال عاید کشاورزان این منطقه شود.
شهرستان فریدونشهر با 60 هزار نفر جمعیت در 180 کیلومتری غرب اصفهان قرار دارد.
135 گونه گیاهی در شهرستان فریدونشهر شناخته شده که از این تعداد 30گونه گیاهی نادر با ارزش اقتصادی شناسایی شد.

نويسنده: - | تاريخ: سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

ممنوعيت ورود عشاير به چهارمحال و بختياري ، تا اول خرداد سال 91

شهرکرد /واحد مرکزی خبر/ اجتماعی

ورود عشایر به چهارمحال و بختیاری از استان های گرمسیر ،تا اول خرداد ماه غیرقانونی است.
مدیر کل منابع طبیعی و آبخیزداری چهارمحال و بختیاری امروز با اشاره به رشد گونه های علفی و مراتع و بذر نشینی آنها در طبیعت بکر این استان گفت: با توجه به تقویم کوچ عشایر و برای جلوگیری از نابودی مراتع و حفظ گونه های گیاهی ورود دامداران عشایر و روستایی به چهارمحال و بختیاری تا اول خردادماه ممنوع است.
ابراهیمی با اشاره به کوچ زودهنگام عشایر برای چرای دام و اتراق ،افزود: با شکستن قرق ها در استان های فارس ، کهگیلویه و بویر احمد و خوزستان ، حدود 40 درصد عشایرکشور وارد چهارمحال و بختیاری شده اند.
او گفت : طبق تقویم کوچ، اداره منابع طبیعی استان های فارس ، کهگیلویه و بویر احمد و خوزستان موظف هستند تا روز بیست و هفتم اردیبهشت عشایر را در محدوده استان های خود نگه دارند تا به مرور از روز های پایانی اردیبهشت عشایر وارد مرزهای چهارمحال و بختیاری شوند.
مدیر کل منابع طبیعی و آبخیزداری چهارمحال و بختیاری تاکید کرد : با هر گونه تخلف عشایر قبل از زمان تقویم کوچ برابر مقررات و قوانین با آنها برخورد و پروانه های تعلیف دام آنها باطل می شود.
ابراهیمی گفت: عشایر چهارمحال و بختیاری با یک میلیون و 500 هزارواحد دامی ،25 درصد از پروتئین مورد نیازمردم استان را تامین می کنند.
133هزار نفر عشایر از اقوام بختیاری، قشقایی، چهرازی ، دهکردی و نصر آبادی در قالب 20 هزار خانوار هفده درصد از جمعیت چهارمحال و بختیاری را به خود اختصاص داده است
استان چهارمحال و بختیاری پس از استان فارس بیشترین جمعیت عشایرکوچنده کشور را داراست و دومین استان عشایر نشین کشور است.

نويسنده: - | تاريخ: سه شنبه 19 ارديبهشت 1391برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

حجة الاسلام والمسلمین حاج اسدالله کیان ارثی

 

 

حجة الاسلام والمسلمین حاج اسدالله کیان ارثی 

حجت الاسلام و المسلمین کیان ارثی، در سال 1317 شمسی در خانواده مذهبی،در فریدن   درروستای خویگان سفلی، چشم به جهان گشود. مرحوم پدرش، کشاورزی معتقد و متدین بود.به دلیل علاقه به مسائل دینی و روحانیت، برادر بزرگ تر خانواده، برای کسب معارف دینی و علوم انسانی به حوزه علمیه نجف آباد و سپس به حوزه علمیه اصفهان که در آن زمان از حوزه های علمیه پررونق بود و علمای بزرگ بسیاری به تربیت طلاب و هدایت مردم مشغول بودند، مهاجرت نمود و تا سطح عالی، ادامه تحصیل داد. سرانجام وی در صحنه درگیری و در حمایت از فداییان اسلام، مورد صدمه جدی قرار گرفت و به طرز غریبانه ای در بیمارستان به شهادت رسید. برای تجلیل از این طلبه جوان علمای شهر اصفهان مجلس ترحیمی در مدرسه صدر تشکیل دادند. به خانواده اطلاع دادند که ایشان حال مساعدی ندارد. وقتی پدر راهی اصفهان شدند، متوجه شد که سه روز از شهادت این روحانی جوان به دست دژخیمان رژیم پهلوی گذشته است.

 آقای شیخ اسدالله کیان ارثی به حوزه علمیه نجف آباد رفت و دوره مقدمات و سطح را پشت سرگذاشت. سپس به قم عزیمت نمود. از بدو ورود به حوزه علمیه قم با توجه به سن و سال و شرایط دروس ارتباطی با سطوح بالاتر نداشت. در زمره علاقه مندان به حضرت امام خمینی( اعلی الله مقامه) که در آن روزگار در جمع شاگردان و علاقه مندان از آن بزرگوار به عنوان حاج آقا نام برده می شد، قرار گرفت. در سال 1342 که نهضت انقلاب اسلامی به رهبری امام عظیم الشان پایه ریزی شد و روز به روز رو به گسترش می نهاد، از جمله طلبه های جوان، پرشور و با نشاط پیرو رهبر نهضت در مقاطع گوناگون زمانی و مکانی، حضرت حجه الاسلام و المسلمین کیان ارثی بود.

پس از تبعید حضرت امام به عراق در...

پس از تبعید حضرت امام به عراق به مجموعه طلاب علاقه مند به امام و نهضت پیوست و به مدت چهار سال از حضور آن قائد عظیم الشان و حوزه درس ایشان بهره مند شد. در سال 1349 به ایران بازگشت و تا پیروزی انقلاب اسلامی، به کارهای تبلیغی و طلبگی پرداخت. به دنبال پیروزی انقلاب اسلامی و تشکیل سپاه پاسداران، در جمع سپاهیان شهرستان ری قرارگرفت و همزمان، کمیته امداد شهرستان ری را دایر نمود. در همین زمان، طلاب شهرستان فریدن که در حوزه علمیه قم به تحصیل اشتغال داشتند، پس از برگزاری جلسات و نشست های متعدد، وی را به عنوان کاندیدای مجلس شورای اسلامی در منطقه فریدن معرفی و یاری نمودند. ایشان در دوره اول به نمایندگی مجلس شورای اسلامی انتخاب شد و به عنوان عضو و مخبر کمیسیون کشاورزی انجام وظیفه نمود. در دوره دوم مجلس نیز مجددا با رای اهالی منطقه به مجلس راه یافت و در کمیسیون پاسخ به سوالات حضور یافت.در دوره چهارم نیز بار دیگر به دعوت مردم منطقه کاندیدا شد. در این دوره نیز با رای اکثریت به نمایندگی مردم فریدن به مجلس راه یافت. و در کمیسیون شوراها و امور داخلی حضور یافت. در دوره ششم نیز با رای اکثریت قاطع مردم فریدن به نمایندگی مجلس انتخاب شد و به عضویت کمیسیون سیاست خارجی و امنیت ملی درآمد. در همین زمان، به عنوان نماینده ولی فقیه در سپاه ولی امر منصوب شدو نیز با بنیاد شهید انقلاب اسلامی همکاری خود را آغاز کرد و تا کنون، افتخار خدمتگزاری به فرزندان شهدا را دارد.

 

نويسنده: - | تاريخ: یک شنبه 17 ارديبهشت 1391برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

آموزش چند رسانه‌ای معلمان عشایر در کشور

ی افزود: بحث آموزش چند رسانه‌ای هوشمند‌سازی مدارس عشایری در حال پیگیری است.

یازرلو با اشاره به اجرای طرح سفیران آسمانی ویژه معلمان عشایر گفت: این طرح جامع آموزشی با هماهنگی سازمان تبلیغات اسلامی استان‌های سراسر کشور و توسط روحانیون مقیم در مدارس عشایری برای پاسخگویی به سوالات دینی، شبهات اعتقادی و مشاوره مذهبی دانش‌آموزان عشایر انجام می‌شود.

این مسئول از برگزاری جشنواره بازی‌های بومی در حوزه ورزش دانش‌آموزان عشایر سراسر کشور خبر داد و تصریح کرد: این جشنواره تابستان امسال در مشهد مقدس برگزار می‌شود.

وی ادامه داد: در این جشنواره از هر استان چهار بازی بومی و محلی شرکت می‌کنند که در پایان به بازی‌ها و گروه‌های برتر هدایایی داده می‌شود.

یازرلو اضافه کرد: در چند سال اخیر با اقداماتی که با همکاری دیگر نهادها انجام گرفت پوشش تحصیلی دانش‌آموزان عشایری کشور به حداکثر ممکن رسیده و تعداد زیادی از دانش‌آموزان بازمانده از تحصیل به کلاس‌های درس هدایت شده‌اند.

این مسئول از تحصیل 161هزار و 736 دانش‌‌آموز عشایری در کشور خبر داد و بیان کرد: این تعداد از دانش‌آموزان در پنج‌هزار و 575 مدرسه و 10‌هزار و 518 کلاس درس در 21 استان کشور مشغول به تحصیل هستند.

معاون مدیر‌کل دفتر امور مناطق کم‌تر توسعه یافته و عشایری کشور خاطرنشان کرد: استان آذربایجان غربی با داشتن 171هزار نفر جمعیت عشایری دارای 27هزار دانش‌آموز و531 مدسه است.

نويسنده: - | تاريخ: جمعه 13 ارديبهشت 1391برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

لباسهای محلی چهارمحال وبختیاری درصدر گرانترین البسه های کشور

گزارش خبری/
لباسهای محلی چهارمحال وبختیاری درصدر گرانترین البسه های کشور
شهرکرد - خبرگزاری مهر: لباسهای محلی چهار محال وبختیاری در صدر گرانترین البسه های کشور قرار گرفته و هم اکنون قیمت بسیاری از لباسهای محلی این استان به بیش از 800 هزار تومان رسیده است.

به گزارش خبرنگار مهر، لباس های محلی مختلف استان چهار محال و بختیاری از نظر رنگ، طراحی، دوخت و تعداد اجزا لباس  شباهت های به لباس های مناطق مختلف استان های همجوار و نزدیک مانند استان های خوزستان، کهکیلویه و بویر احمدو لرستان دارد.

زندگی عشایری  و زندگی در روستاها بخصوص در شهرستان لردگان، کوهرنگ و اردل  موجب شده که هنوز مردمان این دیارها و شهرستانها از لباس محلی استفاده کنند.

لباسهای مناطق مختلف چهار محال و بختیاری اعم از لار، کیار، میزج و گندمان تفاوت های با هم دیگر و لباس بختیاری دارد.

در حال حاضر جوانان با توجه به وجود لباس های جدید در بازار کمتر از لباس های محلی استفاده می کنند و این در حالی است که لباس محلی هر استان و منطقه ای نسان دهنده هویت آن منطقه است و جوانان در حال حاضر از لباس های محلی در مراسم، جشنها و عروسی های خود استفاده می کنند.

لباس های بومی و منطقه ای بارزترین مظاهر فرهنگی است و با توجه به تفاوت های اقلیمی و فرهنگی شاهد رواج یافتن لباس های محلی متنوعی هستیم.

پوشش محلی زنان و مردان چهار محال بختیاری با هم متفاوت است، لچک، چارقد، پاکش، دستینه، شلیته و پیراهن برخی از قسمت های مختلف پوشاک زنان چهارمحالی است و مردان این منطقه نیز ازکلاه، پیراهن، شلوار دبیت، شال کمر، قبا، ارخالق و گیوه استفاده می کنند.

لچک، مینا، پیشانی بند، دستمال، روسری، شلوار، دامن و جلیقه پوشاک زنان بختیاری و لباس مردان بختیاری کلاه نمد، پیراهن، چوقا، شلوار دبیت، پا پیچ و گیوه است والبسه محلی  مردمان این استان با مواد اولیه مرغوب تولید می شود.

در حال حاضر قیمت لباسهای محلی چهار محال و بختیاری بسیار بالا است، قیمت یک "چوقا" با کیفیت بسیارعالی بالای190 هزار تومان قیمت می خورد و قیمت شلوار "دبیت" نیز از100 هزار تومان تا 200 هزار تومان قیمت می خورد.

لباسهای محلی زنان این استان از قیمت های بالاتری برخوردار است و از 400 هزار تومان تا یک میلیون و200 هزار تومان و بیشتر قیمت می خورد. 

کیفیت پارچه لباسها و همچنین استفاده از سرمه دوزی و استفاده از طلا در برخی از لباسهای عامل اصلی گران بودن لباسهای محلی این استان است.

سرپرست معاونت صنایع دستی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان چهار محال و بختیاری با اشاره به اینکه لباس های محلی مردان  و زنان خطه چهار محال و بختیاری با هم متفاوت است، اظهار داشت: با توجه به بافت فرهنگی لباس های محلی در این استان با یکدیگر متفاوت است.

مهرداد رئیسی با اشاره به اینکه مردمان روستا نشین و عشایر بیشتر از مردمان شهری در این استان لباسهای محلی استفاده می کنند، بیان داشت: مردمان بیشتر در مراسمات شادی و جشن ها از لباس محلی استفاده می کنند.

رئیسی اذعان داشت:  رنگ لباسهای این استان شاد و الهام گرفته از طبیعت پیرامون خودشان است.

وی با اشاره به اینکه بیش از 400 کارگاه البسه محلی در این استان فعالیت می کنند، یاد آور شد: بشترین تولیدات لباس های محلی در شهرستان لردگان، کوهرنگ و اردل است.

سرپرست معاونت صنایع دستی اداره کل میراث فرهنگی، صنایع دستی و گردشگری استان چهار محال و بختیاری با بیان اینکه تولیدات لباس محلی بیش از 10 درصد تولیدات صنایع دستی این استان راخود اختصاص داده، عنوان کرد: در راستای معرفی البسه محلی و شناخت گردشگران البسه محلی و شناخت گردشگران این استان از لباس های محلی در قلعه دزک موزه پوشاک مردمان این خظه به نمایش گذاشته شده است.

وی تصریح کرد: در راستای  رونق، حمایت و حفظ این هنر و صنعت و فرهنگ اصیل استان تسهیلاتی در این راستا در اختیار هنرمندان قرار داده شده است.

رئیسی بیان داشت: در حال حاضر دوره های آموزشی در شهرستان لردگان، کوهرنگ و اردل در ترم بهاره آغاز و در ترم زمستانه نیز آموزش دوخت ابسه محلی در سطح استان برقرار بوده است.

..............................
 
گزارش: زهرا مرادی

نويسنده: - | تاريخ: چهار شنبه 2 ارديبهشت 1391برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

ادبیات قومی ما بسیارغنی ست

ادبیات قومی ما بسیارغنی ست

مصاحبه ی اختصاصی تبیان با وحید خلیلی اردلی


ادبیات قومی ما دارای مولفه‌های بسیارغنی فرهنگی است که باید در جامعه و برای فارسی زبانان عرضه شود.
وحید خلیلی اردلی

وحید خلیلی اردلی روزنامه نگار و پژوهشگر ادبی و رئیس انجمن ادبی اهل قلم سمای کشور است که به تازگی کتابی در زمینه آموزش ادبیات فارسی به نام «تازه‌تر از باران» را زیر چاپ دارد. 

آقای خلیل اردلی بفرمایید ادبیات قومی ایران چه تاثیری بر ادبیات فارسی می‌گذارد و جایگاه آن در بدنه ادبیات کجاست؟ 

گاهی ادبیات قومی ایران بر ادبیات فارسی و ملی ما تاثیر می‌گذارد و گاهی برعکس ادبیات ملی از ادبیات بومی و قومی تاثیر گرفته است واگر کسی بخواهد بر ادبیات فارسی به طور کلی اشراف دقیق پیدا کند ناگزیر است تمام مولفه‌های ادبیات و از جمله ادبیات بومی و قومی ایران را رصد کرده و بشناسد. تقریبا تمامی آثار فاخر و برجسته ما از ادبیات فولکوریک، چه شفاهی و چه کتبی تاثیر گرفته و در ارتباطی دو سویه هستند.  اما این که الان چه جایگاهی برای ادبیات قومی و بومی تعریف می‌کنیم، باید بگویم جای ادبیات قومی در دروس دانشگاه واقعا خالی است. در زمینه ادبیات فولکوریک در حوزه دانشگاهی اصلا کار نشده است و اگر بخواهیم ادبیات قومی ایران را بپروریم و رابطه آن را با ادبیات پیدا کنیم، باید در دانشگاه مورد تدریس و پژوهش جدی قرار بگیرد و واحد دانشگاهی برای آن اختصاص پیدا کند. کم توجهی رسانه‌های ملی به این مقوله به خوبی مشهود است و اگر حرکت‌هایی شده است، یا پراکنده بوده و یا مبتنی بر یک نگاه دانشگاهی و منسجم نیست.

با توجه به این که ادبیات قومی و مخصوصا ادبیات فولکوریک ایران که اغلب به صورت شفاهی و سینه به سینه منتقل شده است، جمع آوری و تدوین درستی نشده، برای معرفی، شناخت و حفظ این ادبیات چه راهکارهایی را پیشنهاد می‌دهید؟‌

پیشنهاد اولم این است که یک رشته دانشگاهی برای بررسی ادبیات قومی تاسیس شود و بعد از آن حمایت ملی لازم است تا این ادبیات مکتوب و ترجمه شود.

ویژگی‌های مهم ادبیات قومی ما را چه چیزهایی می‌دانید؟

ادبیات بومی ما یک رو ساخت دارد و یک درون مایه که باید درون مایه‌های این ادبیات توسط اهل فن کشف و تشریح شود و این کار هنوز به صورت آکادمیک صورت نگرفته است. ادبیات قومی ما دارای مولفه‌های بسیارغنی فرهنگی است که باید در جامعه و برای فارسی زبانان عرضه شود. گنجایش آوایی، هجایی، زبانی و نیز معنایی و معنوی در عمق جان و تن اقوام مختلف ریشه دارد و همین ریشه‌ها در ادبیات آنها با موسیقی متفاوتی نمود پیدا کرده است و می‌تواند چشم اندازها و امکانات زبانی متنوعی را به زبان فارسی سرایت بدهد و همه این مولفه‌ها باید شناخته و معرفی شوند.

با توجه به این که خوانندگان فارسی زبان اغلب با نشانگان زبانی اقوام مختلف بیگانه هستند، بنابراین وارد کردن زبان اقوام در یک شعر و متن ادبی باعث سردرگمی و گنگی متن می‌شود و حضور ترجمه و پانویس برای بر طرف کردن این سردرگمی را ضروری می‌سازد و دیری نمی‌گذرد که نویسنده از استفاده کردن این زبان ناآشنا صرف نظر می‌کند. به نظر شما به چه شیوه‌ای می‌توان زبان قومی و بومی را وارد متون ادبی کرد؟

آنهایی که ادبیات قومی کار می‌کنند دو هدف دارند. یا برای مخاطب آشنا به آن زبان می‌نویسند و یا برای مخاطب ناآشنا. هدف هر دو هم حفظ ادبیات قومی و بومی است. ما در مورد مخاطب آشنا بحثی نداریم چرا که آنها تشنه این ادبیات هستند و طبیعتا استقبال خواهند کرد و خواننده این نوع ادبیات هستند اما برای مخاطب ناآشنا بهتر آن است که متن نوشته شده یکسر به زبان قومی و بومی نوشته شود و بعد از آن نویسنده آشنا به این گویش و زبان، آن را برای مخاطب ناآشنا ترجمه کند. یعنی در واقع باید حلقه مترجمان فعال شود تا جامعه، با نویسندگان اقوام مختلف و دنیای آنها آشنا شوند. 

گنجایش آوایی، هجایی، زبانی و نیز معنایی و معنوی در عمق جان و تن اقوام مختلف ریشه دارد و همین ریشه‌ها در ادبیات آنها با موسیقی متفاوتی نمود پیدا کرده است و می‌تواند چشم اندازها و امکانات زبانی متنوعی را به زبان فارسی سرایت بدهد و همه این مولفه‌ها باید شناخته و معرفی شوند.

اما ترجمه خودش پیچیدگی‌ها و مشکلاتی دارد و نمی‌تواند به درستی متن اصلی را به زبان معیار منتقل کند و بنابراین در این پروسه باز متنی که به زبان قومی نوشته شده است بسیاری از مولفه‌های زبانی‌اش را از دست می‌دهد.

ترجمه و مخصوصا ترجمه شعر مشکلات خاص خودش را دارد و برای این که متن بهتری ارائه بشود بهتر است خود نویسنده متن را ترجمه کند. ترجمه تنگناهای خودش را دارد اما به نظر من باید نویسندگان زبان‌های قومی به جای این که تکه‌هایی از زبان را وارد اثرشان کنند، کل اثر را به زبان قومی بنویسند و بعد آن را ترجمه کنند.

در مصاحبه‌ای اشاره کرده بودید ادبیات قومی از زبان سانتی‌مانتال فاصله می‌گیرد. سانتی‌مانتال زبانی را چه تعریف می‌کنید و منظورتان چیست از این که می‌گویید ادبیات قومی از زبان سانتی‌مانتال به دور است؟‌

گویش‌ها و زبان‌های محلی به طبیعت رفتار، کردار و گفتار مردم بسیار نزدیک‌تر است. یعنی آینه سلوک حقیقی مردم است.  پیرایه‌ها، آرایه‌های زبانی و تکنیک‌های ترجمه که بر اثر ترجمه زبان‌های خارجی و بیگانه وارد زبان فارسی شده است زبان فارسی را به سمت یک نوع سانتی‌مانتالیسم زبانی برده است که زبان‌های قومی و محلی از این آسیب‌ها به دور هستند و برای همین می‌توانند جزییات فرهنگی و سلوک مردم را بهتر به نمایش بگذارند.   

وضعیت شاعران و نویسنگان قومی حال حاضر را چگونه ارزیابی می‌کنید؟‌

‌به دلیل این که در این سال‌های اخیر می‌بینیم که فضای کار برای اقوام مختلف باز شده است، تلاش‌های خوبی هم دیده می‌شود. چه در حوزه شعر و داستان و چه در حوزه رسم الخط نویسندگان بومی فعال شده‌اند. در واقع این اعتماد به نفس به نویسندگان محلی داده شده تا به زبان خودشان بنویسند. مسئولین با برگزاری همایش‌ها و سمینارهای مختلف پایگاه‌های خوبی به وجود آورده‌اند و این پدیده مبارکی است که در آینده ثمره خوبی خواهد داد.

فاطمه شفیعی

بخش ادبیات تبیان

نويسنده: - | تاريخ: چهار شنبه 12 ارديبهشت 1391برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

سالانه 1000 هکتار از جنگل‌های چهارمحال و بختیاری نابود می‎شود

 


مدیرکل حفاظت محیط زیست چهارمحال و بختیاری:
سالانه 1000 هکتار از جنگل‌های چهارمحال و بختیاری نابود می‎شود

خبرگزاری فارس: مدیرکل حفاظت محیط زیست چهارمحال و بختیاری گفت: سالانه افزون بر یک هزار هکتار از منابع جنگلی این استان نابود می‎شود.

خبرگزاری فارس: سالانه 1000 هکتار از جنگل‌های چهارمحال و بختیاری نابود می‎شود

سعید یوسف‌پور امروز در گفت‌وگو با خبرنگار فارس در شهرکرد، اظهار داشت: چهارمحال و بختیاری به‌ لحاظ تنوع زیستی در کشور بسیار بی‌نظیر است و باید تمام نیروهای درون سازمانی و برون سازمان برای حفظ این تنوع زیستی تمام تلاش خود را بکار گیرند.

وی افزود: ویژگی‌های خاص طبیعی و اقلیمی و تنوع آب و هوایی، سبب شده است تا سرزمین بختیاری در رده متنوع‌ترین رویشگاه‌های گیاهی کشور قرار بگیرد.

یوسف‌پور در ادامه با بیان اینکه جنگل‌های ایران، جنگل‌های منحصربه فرد جهان به شمار می‌آیند، گفت: در حال حاضر میانگین سرانه فضای سبز برای هر نفر ایرانی کمتر از 0.2 هکتار است، در صورتی که میانگین فضای سبز در جهان برای هر نفر 8.0 هکتار است.

مدیرکل حفاظت محیط زیست چهارمحال و بختیاری خاطرنشان کرد: این آمار نشان می‌دهد که در ایران کمتر از یک چهارم میانگین جهانی فضای سبز وجود دارد، بنابراین اهمیت و تلاش‌های حفاظتی، برای حفظ اندوخته‌های جنگل‌ها باید دست کم چهار برابر متوسط جهانی باشد.

یوسف‌پور، مساحت جنگل‌های موجود در این استان را 336 هزار و 438 هکتار اعلام کرد و گفت: این میزان جنگل در این استان برابر با 1.95 درصد نسبت به مجموع جنگل‌های کشور است.

وی در ادامه با اشاره به پسماندهای زیست محیطی این استان، گفت: سالانه افزون بر 197 هزار تن پسماند در این استان تولید می‎شود که این امر ممکن است آلودگی‌های بسیاری را برای محیط زیست این استان ایجاد کند.

یوسف‌پور فرهنگ‌سازی را اولویت نخست سازمان حفاظت محیط زیست استان برشمرد و گفت: بیشترین مشکلات محیط زیست به‌علت عدم دانش افکار مختلف جامعه است.

وی مدیریت پسماند شهری را نیز از دیگر برنامه‌های این سازمان در سال 91 برشمرد و گفت: سالانه افزون بر یک هزار هکتار از منابع جنگلی این استان بر اثر فعالیت‌های غیرمجاز از بین می‎رود.

 

نويسنده: - | تاريخ: دو شنبه 11 ارديبهشت 1391برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

زندگی نامه حجة الإسلام روشن سلیمانی

زندگی نامه حجة الإسلام روشن سلیمانی

            روشن سليماني ، متولد  14خرداد 1354 شهرستان كوهرنگ استان چهارمحال بختياري است دوران كودكي، نوجواني و جواني را در دزفول گذراند و در سال 1373 به حوزه علميه امام محمد بافر عليه السلام شهرستان شوش دانيال عليه السلام راه يافت. وي سال 1382 بع قم عزيمت كرد. سليماني از دوراني كودكي به شعر روي آورد و دو دوره متفاوت شعري را پشت سر نهاده و در ساليان اخير به شكل جدي و حرفه‌اي به سرودن پرداخته است. او علاوه بر شعر در عرصه‌هاي بازيگري تئاتر، نويسندگي، كارگرداني و موسيقي نيز سابقه‌ فعاليت دارد .

            در كارنامه ادبي ايشان عناوين متعددي در كنگره‌ها و جشنواره‌هاي سراسري و ملي وجود دارد.

            وي پيش از اين به مدت 2 سال و نيم مسئول مركز آفرينش‌هاي ادبي حوزه هنري استان قم و يك سال نيز دبير انجمن هنرهاي ادبي اداره كل فرهنگ و ارشاد اسلامي استان قم بوده است.همچنين دبيري اولين كنگره سراسري شعر بختياريها در سال 76 و دبير كنگره بزرگداشت يكصدمين سالگرد بانو پروين اعتصامي و دبير اجرايي هشتمين كنگره سراسري ادبيات غدير نيز جزيي از فعاليتهاي ادبي ايشان است.

            وي هم اكنون معاون فرهنگي و هنري و عضو هيئت رئيسه فدراسيون چوي لي فوت كونگ فو قاره آسيا و دبير هيئت علمي ادبيات طلاب سراسر كشور (بخش ادبيات جشنواره هنر آسماني ) است.

            از روشن سليماني پيش از اين چهار اثر با عناوين 1- هركس مراپيدا كند مال خودش (شعر سپيد) 2- من روشنم ... ( شعر كلاسيك) 3- ترنه‌ها افتو ( اولين مجموعه شعر سپيد گويشي در ايران به گويش بختياري) 4- شكوفه‌هاي خيال ( مجموعه شعر شاعران جوان استان قم ، گردآوري ، تنظيم و مقدمه (

از وي چهار مجموعه وارد بازار كتاب  شد . كه عبارتند از دو مجموعه فارسي و دو مجموعه با گويش بختياری.

نويسنده: - | تاريخ: جمعه 8 ارديبهشت 1391برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

بهمن خان دوزنی تاجمیری

بهمن خان دوزنی|تاجمیری|:فرزند علی خان تاجمیری نوه تاجمیر خان بزرگ میباشد این ایلخان قوم زلقی در مدت ایلخانگری خود باعث عدالت وبرادری در قوم زلقی شد.بطوری که همیشه ازعدالت او حرف میزنند مر کز حکومت ایشان ازاختهخان گلپایگان تا بنوار گرمسیر تالالی وسردشت .شامل نواحی شرقی لرستان وشمال خوزستان وشمال غرب اصفهان بود در موقع ایلخانگری وی عد ل وداد در منطقه حاکم بود .کلیه مالیات منطقه زلقی وبخش بربرود بدستور وی جم اوری وتحویل حکومت میشد که اصل سند ان موجود میباشد که از زیباترین وقدیمیترین اسناد بختیاری میباشد ....6 قلعه مجزا درروستاهای مکدین-دهگاه-قلعه پاچه->که اثار باستانی است<قلعه بزنوید- سر قلا- وقلعه استان بهمن خان درسر حدات لالی.. دال بر ابهت ایشان است.. این خان بختیاری در موقع حکومت خویش باعث عمران وابادی زیادی شد در روابط باسایر ایلات خوصوصا ایل موگویی میوند ومحمود صالح دریغ نورزید وروابط قوم وخویشی در زمان ایشان رخ داد استان امامزاده سید محمد توسط ایشان بازسازی شد استان بهمن خان در سردشت وبنوار زلقی از بناهای ایشان میباشد...در سن 90 سالگی توسط برادر زاده های خویش بنامهای سام خان واصلان خان به قتل رسید بعد از ایشان در منطقه پشتکوه سام خان وپیش کوه اصلان خان منشا خوبیهای فراوان شدند..که در کتاب سفر نامه ایزابلابیشوپوتاریخ سردار اسعد بختیاری به ان اشاره شده است ..سلطان خان برادر بهمن خان در دلاوری وشجاعت بی نظیر بود که اکثر موفقیتها بخاطر وجود ایشان بود...

پشت بید سقلا قرو قرون
 ××××
قمه سوز سلطو خون خوش بی امون

 

گرداورنده : اردشیر تاجمیری
 

نويسنده: - | تاريخ: جمعه 8 ارديبهشت 1391برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

مشکلات بقعه امام‌زاده عبدالله از زبان یک دوستدار میراث فرهنگی

 
مشکلات بقعه امام‌زاده عبدالله از زبان یک دوستدار میراث فرهنگی
 
 
  

عضو انجمن دوستداران میراث فرهنگی باغملک گفت: بقعه امام‌زاده عبدالله، که جنبه‌های سیاحتی و زیارتی دارد با مشکلات فراوانی مواجه است.

یونس شفیعی در گفت‌وگو با خبرنگار دانشجویان ایران (ایسنا) در خوزستان بیان کرد: امام‌زاده عبدالله یکی از بقعه‌های متبرکه استان خوزستان و شهرستان باغملک است که در کوه‌های منگشت حد فاصل استان خوزستان و کهگیلویه و بویراحمد قرار دارد. 

وی ادامه داد: در این منطقه بازارهای کاذبی از انواع خوراکی مثل عسل، قارا، دوغ و غیره دیده می‌شود که فاقد هر گونه اصول بهداشتی است و هیچ ‌گونه نظارت کیفی روی این کالاها وجود ندارد.

او ادامه داد: این بقعه تاریخی و مذهبی بعد از حدود 11 سال هنوز کاملا ساخته نشده و مشکلات آن مثل نبود پارکینگ، امنیت و جاده هنوز پابرجا است. این مشکلات برای گردشگران این منطقه، که تعداد آن‌ها از این فصل تا شهریور بسیار زیاد می‌شود، بسیار بزرگ است.

شفیعی گفت: چون این منطقه محل ویژه جذب گردشگر از لحاظ طبیعی است باید یک راهنمای تور طبیعت هم با توجه به تعداد گردشگران این منطقه داشته باشد. در این منطقه درختان بادام و انار وجود دارند و یک رودخانه بسیار زیبا در آن جریان دارد.

این دوستدار میراث فرهنگی اظهار کرد: در این منطقه مشکلات اجتماعی هم مثل مشکل اسکان وجود دارد. در این منطقه محلی برای اسکان زائران نیست و عده‌ای که کپر یا آلاچیق چوبی دارند شب‌ها به مسافران کرایه می‌دهند و نظارتی بر قیمت این آلاچیق‌ها نمی‌شود.

شفیعی ادامه داد: در این منطقه و این کپرها دستشویی و لوله‌کشی آب مشخص وجود ندارد و سرویس‌های بهداشتی بین مردم آن منطقه و مسافران مشترک است. در کنار این مشکلات بعضی ارگان‌ها مکان‌های ویژه‌ای برای خودشان مشخص کرده‌اند تا از آن‌ها استفاده کنند. این در حالی است که تعداد مسافران این سازمان‌ها در اقلیت هستند.

وی یادآور شد: جوی‌های آب این منطقه کانال‌کشی نشده و یا فاضلاب ندارد و آب مصرفی از میان کپه‌ها و آلاچیق‌ها عبور می‌کند. این مساله به خصوص برای بچه‌هایی که آن ‌جا بازی می‌کنند بسیار خطرناک است. امامزاده عبدالله معنویت خاصی برای مردم منطقه دارد و لازم است که مسؤولان توجه بیش‌تری به این منطقه، مسافران و زائران آن داشته باشند.

نويسنده: - | تاريخ: سه شنبه 5 ارديبهشت 1391برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |

قبرستان تاریخی روستای مورز در حال نابودی/ استخوانها بیرون از قبرها

گزارش تصویری - تشریحی/
قبرستان تاریخی روستای مورز در حال نابودی/ استخوانها بیرون از قبرها
شهرکرد - خبرگزاری مهر: قبرستان تاریخی روستای مورز هم اکنون در اثرشرایط آب و هوایی وشرایط توپوگرافی منطقه در حال تخریب و نابودی است که حفاظت ازاین مکان تاریخی ضرورت دارد.

به گزارش خبرنگار مهر، منطقه بازفت یکی از مناطق زیبای استان چهار محال و بختیاری است که دارای جاذبه های فراوانی از جمله جنگلهای بلوط، رودخانه و آبشارها و چشمه های فراوانی است.

منطقه بازفت در شهرستان کوهرنگ و در مسیر شهرکرد- مسجد سلیمان استان خوزستان قرار دارد.

روستای مورز یکی از روستاهای گردشگری این منطقه است که دارای پتانسیل های بالای برای توسعه گردشگری و جذب توریسم است.

روستای مورزاز طایفه شیخ ریاط است و دارای جمعیت بالغ بر یک هزار و 100نفر است و از لحاظ توریستی گردشگری در منطقه بازفت بی نظیر و دارای مردمی خون گرم ومهمان نوازاست.

نزدیکی به رودخانه، قرار گرفتن در میان جنگلهای بلوط ، آثار تاریخی و ... ازنمونه پتانسیلهای گردشگری این روستا برای توسعه درحوزه گردشگری و ایجاد اشتغال است.

قبرستان این روستا از قبرستانهای تاریخی این استان محسوب می شود که دارای سنگ قبرهای تاریخی  و شیرهای سنگی است.

سنگ قبرهای تاریخی شکسته شده

هم اکنون به خاطرعدم حفاظت مناسب توسط ارگانهای مربوطه این قبرستان در حال نابودی است واگر تلاشی برای حافظت از این مکان تاریخی نشود، این مکان نابود می شود.

قبرستان در گذشته بصورت یکپارچه بوده که جاده ارتباطی این قبرستان تاریخی را به دوقسمت تقسیم می کند.

نیمی از قبرستان در یک طرف و نیمی از قبرستان در طرف دیگر جاده قرار دارد.

هم اکنون در حال حاضر به علت بارشهای فراوان و شرایط توپوگرافی منطقه قبرها یکی یکی در حال نابودی هستند وسنگ قبرهای تاریخی انها نیز در حال شکستن و نابود شدن هستند.

خراب شدن قبرها موجب شده که استخوانهای اجساد گذشته نیز بیرون بیایند و در کنار قبرستان و جاده معلوم باشند.

یکی از اهالی روستای مورز در گفتگو با خبرنگار مهر گفت: این قبرستان بیش از 400سال قدمت دارد.

وی بیان داشت: قبرها در حال تخریب هستند واگر تخریب همینطور پیش برود قبرستان کاملا نابود می شود.

وی یادآور شد: همواره گردشگران و مسافران زیادی از این قبرستان دیدن می کنند.

بخشدار بازفت نیز در این خصوص در گفتگو با خبرنگار مهر اظهار داشت: روستای مورز یکی از روستاهای گردشگری منطقه بازفت چهار محال و بختیاری است.

حمید میر علایی افزود: قبرستان تاریخی این روستا بیش از چهارصد سال قدمت دارد.

قبرها یکی یکی در حال خراب شدن و فرو ریختن

وی بیان داشت: این روستا دارای جذابیت های فراوان مانند رودخانه، جنگل و آثار تاریخی است که می توان با توسعه و معرفی این مناطق برای جذب توریسم گام برداشت.

وی ادامه داد: حفظ آثار تاریخی ضروری است  و باید برای معرفی و حفاظت از این آثار تاریخی تلاش کرد.

استخوانها در کنار قبرها و جاده

میرعلایی ادامه داد: حفظ این مکان تاریخی ضرورت دارد.

وی ادامه داد: با معرفی آثار گردشگری و تاریخی و جذب توریسم می توان درآمد مردم منطقه را بالا برد و اشتغالزایی در روستا ایجاد کرد.
.............................................

گزارش و عکس: سید محمد رضا موسوی

نويسنده: - | تاريخ: دو شنبه 4 ارديبهشت 1391برچسب:, | موضوع: <-PostCategory-> |